یادداشت مدیر مسئول ورامین تدبیر
✍ اردیبهشت و خرداد برای مردمان استان پایتخت طعم #توت دارد. توتهایی که بر تکدرختان توت خیابانها و کوچههای این استان بزرگ، میدرخشند و گاه به دلیل رسیدن روی زمین میریزند و لکههایی تیره روی آسفالت خیابان و پیادهرو و زمین اطراف خود بر جای میگذارند.
? توتهای تهران البته امروز با بیتوجهی روبهرو شدهاند. توتهایی را میبینی که پای درختان بر زمین افتادهاند و کسی نگاهی هم نمیکند؛ انگار نه انگار که این میوه پیش از این محبوب دل رهگذران و مسافران بود و دل میربود.
?درخت توت به روایت برخی منابع، در گذشتههای دور از چین به ایران آمده است. بر این اساس، گویا توت به اندازهای با اقلیم ایران بهویژه مناطقی همچون تهران سازگاری یافته که مرغوبیت توتهای ایران از توتهای چینی هم بیشتر شده است. با وجود این میتوان بر این روایت خدشه وارد کرد به این دلیل که درباره درخت گردو هم پیش از این چنین ادعایی شده بود.
از آن گذشته درخت و میوه توت در فرهنگ ایرانی بسیار محترم و مبارک بوده است. نگاه گذشتگان ما به درخت توت و میوه آن، آیینی به شمار میآمده است تا جایی که آن را درخت #وقف_عام میشمردند.
? توت انواع گوناگون دارد: به توت دراز و پرآب و شیرین توت رسمی یا هراتی میگویند و به توت گرد و کم دانهتر توت بخارایی؛توت سیاه هم طرفداران خودش را دارد. یک توت دیررس هم هست که بسیار شیرین است و به توت بیدانه معروف است. از توت شرابی و شاهتوت هم در کتابها بسیار یاد شده و بهویژه از خواص آن برای آدمیان.
آن وقتها که هرات- که امروز بخشی از خاک کشور همسایه عزیز و مسلمان ما افغانستان است- از ایران جدا نشده بود، توت این شهر، زبانزد خاص و عام بود و از یکصد و پنجاه سال پیش تا به امروز، توت «ونک مستوفی» از جمله بهترین توتهای ایران به شمار آمده و طبیعی بود که این توت نصیب تهرانیها میشد و بس.
امروز علاوه برتوت سفید، مصرف شاهتوت، که نوع دیگر همین توت، اما پررنگ، قرمز جگری است و بسیار پر آب است، و توت فرنگی هم از همین خانوادهاست، بسیار رواج یافته اما سابقه توت فرنگی در ایران چندان زیاد نیست و همانند بسیاری دیگر از «فرنگیها» مثل هویج، گوجه، تره و… هفتاد هشتاد سال پیش پا به کشورمان گذارده و انگار اصلاً توتفرنگی، فصل نمیشناسد و ازآنجا که از طریق بوته به عمل میآید،کاشت گلخانهای آن بسیار سهل و آسان است و موجود در تمامی فصول، اما توت، میوه درختی است و ایضاً شاهتوت که قدیمیها «صفرا بُر»ش میدانستند و در صورت غلبه صفرا، در فصول گرم سال،آب این توت خوشرنگ را دوای درد دفع صفرا میدانستند و براستی نیز افاقه میکرد و با دو سه لیوان خوردن آب توت سیاه یا همین شاه توت، بلغم و سودا و صفرا و خون، تنظیم میشدند و بیمار «ساق و سلامت» به زندگی ادامه میداد.
در کنار توت خشکشده برخی هم توت نارسیده را خشک میکنند و مثل گرد غورۀ انگور و سماق، آن را برای ترشی غذا به کار میبرند.
در گذشته شیرۀ توت را هم مثل شیرۀ انگور میگرفتند و از آن مربا و سکنجبینb یا سرکنگبین درست میکردند.
? شاعران هم به توت بیتوجه نبودهاند و در میان شاعرانی که از توت نام بردهاند میتوان از فرخی سیستانی و انوری و سعدی شیرازی یاد کرد. سعدی در باره شاهتوت یا توت شرابی میگوید:
این خون کسی ریخته و یا می لعل است / یا توت سیاه است که برجامه چکیدهست.
? درختان توت در دشت ورامین( شهرها و روستاها) هم به وفور یافت میشود که پیشنهاد میشود تا فرصت باقیست( و هم فال است و تماشا ) با خانواده و اقوام این روزهای پایانی فصل توت خوری را به غنیمت شمرید و….